معارف

مناجات سحر در اشعار حافظ

مناجات در شعر حافظ

در کنکاش آیات و روایات فراوان، اعلام خطر و هشداری ست برای صاحبان درایت و عقل، بر انباشت زاد و توشه برای عالمی دیگر، سوای این عالم. عالمی ابدی و تمام ناشدنی. ﴿ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ﴾ .(بقره/ 197) جایی که قرار است زندگی جاوید در آن رقم بخورد. شعری که در باب مناجات تراوش می کند؛ لذت عاشقانه و عارفانه ای است در خیال یار.

بیشتر بخوانید: اشعار در فراق یار

زیباترین مناجات

در این حال، وای و افسوس بر مسافری ست که دست تهی، عازم این راه شود. اما برای جمع آوری ره توشه این انذار، خداوند مهربان، درب های رحمت خویش را در هر زمان و مکان گشوده و یکی از بهترین و متفاوت ترینِ این فرصت ها، شب هاست.

چرا که به تعبیر بزرگانی همچون آیت الله انصاری شیرازی، آب حیات در تاریکی شب است. شب هنگام، وقتی انسان، فارغ از همه دل مشغولی و روزمره گی های خود، پس از استراحتی آرام، سر از بالین برمی دارد؛ خالی الذهن و بکر است از تمام اشتغالات. همین فرصتی می شود برای دل کندن از زمین و اتصال به آسمانیان.

در این میان، شاعرانی که شهد مناجات در این ساعات شبانه و صبحگاه را مزه کرده اند. ناگزیر، ردِ پای چنین لذتی در اشعارشان نمایان و پرده از خلوت آنان برداشته می شود. از جمله این شعرا و بلکه سید آنان، خواجه شمس الدین حافظ شیرازی ست. حافظ شیرازی در ابیات فراوان، شاهراه اصلی قُرب و نسخه توشه گیری در این عالم را عبادت سحرگاه و شب زنده داری معرفی می کند. ایشان، به صراحت، ره جویان واقعی معرفت و طالبان “گنج سعادت” را به تهجد و دعای شبانه، دعوت می کند و می فرماید:

  • هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ 
  • از یُمن دعای شب و ورد سحری  بود

مناجات حافظ با خدا

مناجات حافظ با خدا

اما چرا هر آنچه خداوند به حافظ شیرازی، کرامت داده، به برکت دعای شب و اذکار سحری ست؟ چه رازی در تاریکی شب ها نهفته ست که در دیگر اوقات، جریان ندارد؟

در باب چگونگی تأثیر زمان بر دعا، نمی توان قلم فرسایی کرد. چرا که از محدوه فکری بشر، خارج است. اما اینکه چگونه شب هنگام، بر دعاکننده می تواند اثرگذار باشد؛ شاید از آن جهت است که گفته شد در آن ساعات خلوت، دیگر آن سنخ از افکار و اشتغالات از ذهن، خارج شده و غیرخدا کمتر به آن ورود پیدا می کند. پس توجه دعا کننده به کسی که از او تقاضا می شود؛ قوی تر و بالاتر است.

رسول خدا ِ صلى الله عليه و آله  می فرمایند: هرگاه بنده در دل شب تار با سرور خود خلوت كند و با او به راز و نياز پردازد ، خداوند، دلش را نورانى گرداند. سپس به فرشتگانش گويد: «اى فرشتگان من! به بنده ام بنگريد كه در دل شب تار كه هرزه درايان به لهو سرگرمند و غافلان خفته اند، با من خلوت كرده است. گواه باشيد كه من او را آمرزيدم». [أمالي صدوق : 354/432 ]

دعای سحر حافظ

اما در بیانی دیگر: از علامه طباطبایی(رحمه الله علیه) سوأل می شود که چرا در آخرین ثلث شب(سحر)، دعا مستجاب می شود؟ ایشان اشاره به نکته ظریفی دارند که اختصاص به فضای این عالم است. و می فرمایند:” چون در آن وقت، معصیت کنندگان همه در خوابند و فضا سالم است.” یعنی اینکه در استجابت دعا، پاکی و ناپاکی فضای عالم اطراف مؤثر است. از این جهت حافظ شیرازی، ساعات سحر، مناجات و دعا و انابه در آن لحظات را غنیمت شمرده و آن را “کلید گنج مقصود” می داند. شاه کلیدی که انسان را به دلدار پیوند می دهد:

  • دعای صبح و آه شب، کلید گنج مقصود است
  • بدین  راه  و روش  می رو که با دلدار  پیوندی

طوری که با درک این لحظات سحر و مناجات نیمه شب، نیازی به اذکاری که لغلغه زبانند، نیست و تحمل مشقت بی سود آنان از آدمی رفع می شود. و همین توشه می شود شرف یک انسان شریف. امام صادق عليه السلام می فرمایند: ﴿شَرَفُ الْمُؤْمِنِ صَلاتُهُ بِاللَّيْلِ… ﴾ [ بحارالأنوار، ج 87، ص 141] شرافت انسان با ايمان، به نماز شب اوست.

  • به هیچ ورد دگر نیست حاجت  ای حافظ

  • دعای نیمه شب و درس صبحگاهت بس

از این جهت، نمی توان عامل زمان در استجابت پذیری دعا را نادیده گرفت. لذا هر ساعت و زمانی که بر انسان می گذرد، در ظرف زمان قرار می گیرد و انسانی که آماده توشه گیری و بهره وری از این دنیاست؛ لازم است به تعبیر امام حسن عسکری(علیه السلام) از شب، از این مرکب رهوار و رام برای سفر به معبود غفلت نکند و با دعا و مناجات صبحگاهی، درهای بسته و گره های سخت معنوی و مادی را بدین وسیله بگشاید.﴿ إنَّ الوُصولَ إلَى اللّه ِ عَزَّوجلَّ سَفَرٌ لا يُدرَكُ إلّا بامتِطاءِ اللَّيلِ ﴾.[ بحار الأنوار : 78/380/4] رسيدن به خداوند عز و جل، سفرى است كه جز با نشستن بر مركب شب، پيموده نشود. در این خصوص، حافظ شیرازی می فرماید:

  • به صفای دل رندان صبوحی زدگان
  • بس در بسته به مفتاح دعا بگشایند

دعای سحر حافظ

دعا در سحرگاه

متاسفانه ، این چیزی ست که امروزه به دلیل خواب های نامنظم، شب بیداری های عبث، برنامه های تلویزیونی و ماهواره ای، فضای مجازی و…کمتر در مدار اهمیت قرار می گیرد. به طور معمول، در آن ساعات روحانی، بیشتر افراد، از فرط خستگی های بیهوده، در خوابند و صبح در حالی بر آنان وارد می شود که نماز، به قهقرای قضا می رود . در حالی که طبق احادیث، از جمله ی بندگان منفور، کسی ست که شب را تا به صبح، همچون مرداری سپری کند، بدون هیچ بهره و عبادتی. امام باقر عليه السلام می فرمایند: موسى عليه السلام عرض كرد: ﴿يا ربِّ ، أيُّ عِبادِكَ أبغَضُ إلَيكَ ؟ قالَ : جِيفةٌ باللّيلِ، بَطّالٌ بالنّهارِ ﴾ .[بحار الأنوار : 76 / 180 / 8.] : پروردگار من! كدام يك از بندگانت نزد تو مبغوض تر است؟ فرمود: آن كس كه در شب ، چون مرده مى افتد و در روز ، بي كار مى گردد.

پس مباد که چشم ها، این ناسپاس ترین عضوها  را به پرخوابی در سحرگاهانِ وقت دعا و مناجات ، عادت داد. امام كاظم عليه السلام : ﴿ لا تُعَوِّدْ عَينَيكَ كَثرَةَ النَّومِ ؛ فإنّها أقَلُّ شَيءٍ في الجَسَدِ شُكرا ﴾ .[تفسير العيّاشيّ : 2 / 115 / 149] چشمانت را به پر خوابى عادت مده؛ زيرا چشم ها نا سپاس ترين عضو بدن هستند.

همچنان که حافظ شیرازی می فرماید:

  • مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول

  • ز وردِ نیمه شب و درس صبحگاه رسید

از این رهگذر، خداوند متعال، به حبیب خود، حضرت محمد(ص)  در سوره مزمل دستور می دهد که : يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿۱﴾ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۲﴾ نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا ﴿۳﴾ أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا ﴿۴﴾ و برنمی تابد که حبیبش را در تمام طول شب، در مستی خواب ببیند؛ چرا که رندیِ ره جو، درک لذات سحرگاهان است و کسی که اهل دل و حال است، نیک می داند که این شب زنده داری ست که زندگی و خواب را لذت بخش تر می کند، نه خواب مدام. إمام هادي (عليه السلام) می فرمایند: ﴿السّهَرُ ألَذّ ُ للمَنام…  ﴾ ( البحار: 78 / 129 / 1) شب زنده داری شیرین تر از خواب است . و به راستی، این تهجد شیرین است که انسان را به بارگاه الهی سوق می دهد.

دعا در شعر حافظ

از این رو، تنها،  زنده دلان اهل سحر، آنانی که هنگام دمیدن صبح، انسانند – و به تعبیری نه همچون “سگان” که تا پاسی از شب بیدار و چون سحر آمد، به خواب غفلت می غلتند – ؛ تنها آنانند که بیدارند و زنده و مابقی، مردگانی خفته یا خفتگانی مرده. پس، از زبان لسان الغیب حافظ شیرازی، چنانچه ملتمس دعایی بودی در این دنیای مردگان؛ از همین تنها زندگانِ در میان اموات بخواه که فرموده ست:

  • زبخت خفته ملولم، بوَد که بیداری
  • به وقت فاتحه صبح، یک دعا بکند

وی در جای دیگر، از نسیم سحری که در ظرف سحر، اتفاق می افتد و همچنین دسترسی بالاتری به بارگاه دوست ( اشاره به توران شاه) دارد؛ می خواهد که دعا کردن در حق حافظ شیرازی را فراموش نکند، اما تأکید وی ، بر درخواست دعا در وقت مبارک سحرگاهان است:

  • ای نسیم سحری ، بندگی من برسان

  • که فراموش مکن وقت دعای سحرم

چرا که لسان العرفا، حافظ شیرازی، خود، واقف است که اشرف اوقات نزد اهل آسمان، سحرگاهان است و چنانچه دعایی را اثری محکم و قطعی باشد؛ چه برای کسی که خواهان طی پله های کمال باشد و یا گشایش گره های دنیوی؛ به یقین در همان اوقات خواهد بود. پیامبر اکرم (ص): ﴿إنَّ مِنَ اللَّيْلِ ساعَةً، لا يُوافِقُها عَبْدٌ مُسْلِمٌ، يَسْأَلُ اللَّهَ خَيْرًا، إلَّا أعْطاهُ إيَّاهُ﴾ . در هر شب ، ساعتی ست که هر بنده مسلمانی آن را درک کند و از خداوند، خیری را بخواهد؛ خداوند به او حاجتش را می دهد.(صحیح مسلم ،ص 757)

  • به خدا که جرعه ای ده تو به حافظ سحرخیز
  • به دعای  صبحگاهی ، اثری کند  شما را

بر همین اساس، وقتی حافظ شیرازی بخواهد دوستی همچون “خواجه قوام الدین حسن” از ممدوحین بزرگ خود را دعاگو باشد نیز، همان ساعت پربرکت را برمی گزیند:

  • به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
  • که مونس دم صبحم، دعای دولت توست

چرا که سوز سحر با اعجاز فرامادی خویش، گاهی تنها تحفه درویشی و بلکه بهترین آن می شود برای آنان که دوست می داریم:

 مناجات در شعر حافظ

  • سزای قدر تو شاها به دست حافظ نیست
  • جز  از دعای شبی و نیاز  صبحدمی

از جهتی، حافظ شیرازی می داند نجوای نیمه شب و سوز شبانه و دعای سحرگاه، می تواند صدها بلا را از جان خود و عزیزانش دور کند. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: ﴿ينزلُ اللَّهُ تبارَكَ وتعالى إلى السَّماءِ الدُّنيا كلَّ ليلةٍ حينَ يمضي ثلثُ اللَّيلِ الأوَّلُ فيقولُ: أنا الملِكُ من ذا الَّذي يدعوني فأستجبَ لَهُ، من ذا الَّذي يسألُني فأعطيَهُ، من ذا الَّذي يستغفِرُني فأغفرَ لَهُ، فلا يزالُ كذلِكَ حتَّى يضيءَ الفجرُ﴾.  خداوند تبارک و تعالی در هر شب، وقتی یک ثلث از آن گذشت، بر آسمان دنیا ندا می دهد: منم پروردگار توانا، کیست که از من خواسته ای را بخواهد که به او بدهم وکیست که استغفار جوید تا ببخشم او را و این ندا به همین شکل ادامه می یابد تا وقتی فجر صادق بدمد.(صحيح الترمذی، ص446)

  • دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
  • نیاز نیم شبی، دفع صد بلا بکند

واین خاصیت سحر است که همنوا با دعاکننده و دوشادوش او، از تاریکی ها بیرون و رها می شود و آمین گوی همصحبت خویش، به صبح صادق می رسد. همان گونه که حافظ شیرازی می فرماید:

  • گوییا خواهم گشود از دولتم کاری که دوش

  • من همی کردم دعا و صبح صادق می دمید

از این جهت، دعا کننده، به هیچ طریقی نبایست از حاجت خواهی نزد پروردگار خویش در سحرگاهان، ناامید گردد و هر صبح صادق و نیمه شب، خداوند را بر دعای خیر و قرب خویش بخواند و در این مسیر، اصرار ورزد:

  • به بوی آن که جرعه جامت به ما برسد
  • در مصطبه دعای تو، صبح و شام رفت

تا جایی که  با سحر و دنیای سحرگاه ، خو بگیرد و جزء جداناپذیر زندگی او شود. به تعبیر حافظ شیرازی، گوشه میخانه، خانقاه او گردد:

  • منم که گوشه میخانه، خانقاه من است
  • دعای پیر مغان، ورد صبحگاه من است

مناجات با خدا

با این اشارات لطیف لسان العرفا حافظ شیرازی و تاکیدات روایات و احادیث بر اهمیت چنین وقت مبارکی، شرم بر ما زمینیان باد اگر، خواسته هایمان را به کسی جز خدای سحر و در ساعتی جز ساعت سحر، عرضه کنیم. مگر نه این است که اگر پادشاه مقتدر و بخشنده ای بگوید در چنین ساعتی اگر بر من داخل شوی و خواسته ای را برای خود و عزیزان طلبی، آن را محقق بدان ؛ سر از پا نشناخته و برای سررسید چنین لحظه ای ، بیقراری می کنیم؟ پس مواظبت کنیم که در دسته ﴿الّذینَ یَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ﴾ آنانی که به دعا، به خصوص در چنین لحظات طلایی، بی توجه هستند، قرار نگیریم و از خداوند منان، سوز دل، اشک شب، آه سحر و ناله شب را تمنا کنیم:

  • سوز دل، اشک روان، آه سحر، ناله شب
  • این همه از نظر لطف شما می بینم

 

نویسنده: رها حسین پور

ویرایشگر: اکرم پورطاهرزاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *