تربیت جوانان امروزه از جمله دغدغه های مهم والدین و حتی دولتمردان هر سرزمینی است. جوانان آینده هر سرزمینی را که در آن زندگی کنند می سازند. تربیت صحیح آنها، نوع گرایش ها و تفکرات آنها بسیار مهم خواهد بود. هر سرزمین علاوه بر جغرافیای خاص خود دارای فرهنگ و قواعدی اختصاصی است که همچون شخصیت هر انسان، ما مردمان سرزمین های مختلف را از هم متمایز می کند. در دنیای امروز فناوری اطلاعات و ارتباطات گسترش یافته است. فضای مجازی و دنیای ارتباطات، امکان دسترسی های فراوانی را برای ما و جوانانمان فراهم میکند. دنیای رنگارنگی که میتواند در تربیت جوانان و سلیقه های آنها موثر باشد. گرایش های آنها را تعیین کند. گرایش به غرب در جوانان بطور محض ،بدون توجه به درست ها و نادرست ها میتواند جوانان را دچار تعارض، سردرگمی و آسیب کند. به منظور پیشگیری چه راهکارهایی مناسب خواهند بود؟
تأثیر رسانه و تربیت جوانان:
جوانان سرشار از هیجان هستند.
دوست دارند دنیا را فتح کنند.همه چیز را امتحان کنند.
در مواردی که قانونگریزی کنند.
قوانین را زیر پا بگذارد.
گاهی سنتهای پذیرفتهشده را به شوخی بگیرند.
بعضی وقتها عبور از مرزهای اجتماعی تعریف شده را امتحان کنند.
بطور خلاصه بخاطر شور و شعف نیروی جوانی سعی میکنند بعضی چیزها را محک بزنند. هر چیزی که به نظرشان می تواند لذت بخش باشد. شاید هم کنجکاوی آنها را تحریک کرده است . دوست دارند همهچیز را امتحان کنند و از مرزها را گذر کنند.
همین موارد والدین را در تربیت جوانان دچار چالش میکند.
افکار نو ، دیدگاه های جدید و افق هایی که در دنیای بزرگسالان گاهی دور از دسترس است در ذهن جوانان جولان می دهند. آنها سعی میکنند دنیا اطراف خود را بشناسند و چاره جویی کنند.
عرصه فناوری اطلاعات وارتباطات، امروزه جزئی از عرصه های اجتماعی شده است. دنیای رسانه برای کسب اطلاعات درست و نادرست در دسترس است.
دنیای رسانه ها اطلاعات با حجم بالا در مدت زمان کوتاه در اختیار مخاطبان قرار می دهد. تصاویر ، فیلم ها ، مستندات به شکل های مختلف متنی و غیره قابل دسترسی است. رسانه های ارتباط جمعی در یک لحظه می توانند ارتباط شما را در چند ثانیه با هزاران کاربر خود در سراسر جهان برقرار کنند. اکنون با وجود این موارد چالش جدیدی به تربیت جوانان اضافه می شود.
اثرات شبکه های اجتماعی بر تربیت جوانان:
گردآوری اطلاعات زیاد در زمانی کوتاه از امتیازات رسانه هاست. همین امتیاز میتواند در تربیت جوانان تأثیر مثبت و منفی بگذارد :
- تأثیر مثبت آن افزایش دانش و آگاهی جوانان است.
صرفه جویی زیادی در زمان دارد .
با داشتن یک موبایل معمولی مدرن امروزی و با اندکی بسته اینترنتی امکان پذیر است.
نکته مهم دقیقاً اینجا است؛
- تا چه حد این اطلاعات دقیق ، درست و مورد اطمینان اند؟
- آیا حجم بالای مطالب در اندک زمان به جوان ما فرصت کافی برای تجزیه و تحلیل مطالب را خواهد داد؟
- چقدر این محتوای جذاب و دلربا با فرهنگ و اصول تربیت صحیح همخوانی دارد؟
همه ما میدانیم :
- تمام محتوای درون رسانه الزاماً صحیح و واقعی نیست لذا این امر نیاز به دقت و تأمل دارد.
- زمان کوتاه و حجم زیاد اطلاعات و مطالب، متأسفانه میتواند زمان تجزیه و تحلیل را از جوانان بگیرد. آنها را سردرگم کند . شاید هم گاهی به اشتباه بیندازد.
- جذابیت و زیبایی برخی محتواها و شباهت آنها پر ظاهر با برخی آرمان های جوانان و احساس نیاز به تخلیه انرژی می تواند جوانان را به اشتباه بیندازد مانند شرکت در برخی چالش های خطرناک در دنیای ارتباطات مجازی.
- توجه نداشتن به تفاوت محیطی و فرهنگی ، و تحت تأثیر قرار علاقه های جوانان در چنین حالتی سبب میشود ،جوانان گاهی رفتاری داشته باشند که از نظر والدین سوال برانگیز باشد:
تصور کنید پوششی در یک سرزمین مرسوم است. حس هنجار شکن و اشتیاق متفاوت بود جوان را تحریک میکند او نیز چنین پوششی را بکار ببرد مثلاً آن شلواری را که پاره و وصله دار است در حالی که هنوز نو محسوب میشود را به تن کند.
سلامت روانی افراد در جامعه ای که معیارها و قواعد غلط دارد !
روانشناسان پیرو دیدگاه نسبیگرایانه فرهنگی معتقدند:
آن جامعه دارای سلامت روانی است که هنجارهای آن طبق قواعد جامعه باشد.
لذا هر کس را به همان اندازه سالم میدانند که خود را با فرهنگ جامعه تطبیق دهند! فرهنگی که ولو غلط باشد! اگر ارزشهای اجتماعی نامعقول باشند در اینجا تکلیف چیست؟؟! و چه کسی دارای سلامت روان است؟؟
قرآن کریم در سوره مائده آیه ۱۰۵ میفرماید:
” ای کسانی که ایمان آوردهاید مراقب خود باشید هنگامیکه شما هدایت یافتید گمراهی کسانی که گمراه شدهاند به شما زیانی نمیرساند”
این آیه صراحتاً اعلام میکند که انسانی که اعتقاد به ارزشهای درستی دارد نباید خود را با هر جامعه وفق دهد بنابراین اصل، ارزش صحیح جوامع است.
بسیاری از افراد بالغ وجود دارند که این تضاد در درون آنها حل نشده و این دغدغه را دارند که
- آیا تمامی ارزشهای جامعه را دربست بپذیرند؟
- آیا عقاید و ارزشها و راههای زندگی که غلط هست را نباید بپذیرند!؟ و تبعیت نکنند!
کسانی که این تضاد را در درون خود حل میکنند و راه درست را انتخاب میکنند هنوز سلامت روان آنها خاموش نشده است .
تهدیدات تربیتی و تهاجم فرهنگی:
عدم سلامت روان و آسیب روانی افراد جامعه گاه می تواند متأثر و معلول تهاجم فرهنگی باشد.
تهاجمی که به فرهنگ اصیل اسلامی ما وارد شده باعث میشود برخی از جوانان چشم بسته و بدون تفکر ، صرفاً بهخاطر پیشرفت، مجذوب فرهنگ های غربی شوند. امروزه فرهنگ غرب ارتباط نامشروع دختر و پسر را تجویز میکنند.
این کارها را میکنند که بنیان خانواده را متزلزل کنند. خانواده اصالت خود را از دست دهد. آن گاه جوانان و کودکان و نوجوانان را می توان مطلقاً تحت تسلط قرار دهند.
در فرهنگ شرقی و اسلامی ما خانواده از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. برای حفظ چنین فرهنگی درصدد است. روابط دختر و پسر قبل از ازدواج در حد مشروع حفظ کند.
بتوانند با ازدواج مشروع یک زندگی سالم آغاز کنند، بنابراین به جز خانواده، نهادهای اجتماعی بسیار نقش مهمی در تربیت و پرورش نسل جوان دارند!
این موضوع مسئولیت تدوین و ایجاد زمینه برنامه ای دراز مدت را بر دوش مسئولان جامعه می گذارد. برنامه که در آن تربیت صحیح فرزندان و نوجوانان این مرز و بوم پرداخته شده است. ابتدا که فطرت انسان آفریده شده است و آمادگی پذیرش بیشتری دارند.
همچنین از تمام امکانات موجود استفاده بکنند از جمله؛
- رسانههای گروهی برای روحیه مسئولیت پذیری در جوانان جهت شناخت وظایف زناشویی و ایفای نقش خانوادگی آنها ایجاد کنند
- با ارائه الگوهای مثبت، سخت کوشی را در آنها تقویت کنند تا خانوادهای سالم داشته باشند و بتوانند نسلی را تربیت کنند که دارای سلامت روانی است.
قرار گرفتن در دوره تهاجم فرهنگی و در میان راهکارهای غلط زندگی در جامعه، خود را نباید باخت! در دام دشمن، نیافتند!
نکته ای بسیار حائز اهمیت برای کاهش تهدیدات تربیتی جوانان :
فرد یا افرادی که خود را در موضع پرورش مربیگری قرار میدهند خود، پیشاز تلاش برای جلب دیگران و تربیت آنان به مواضع تربیتی و اصلاحاتی اعتقاد و باور داشته باشند.
پیشاز آنکه سعی کنند با زبان و گفتار روی دیگران اثر گذارد با اعمال و رفتار خود معلم مردم بهخصوص جوانان نکته سنج باشند.
ارائه دو راهکار برای تربیت نسل جوان و کاهش تهدیدات تربیتی :
- باید برای مهرورزی نسل جوان در بعد فرهنگی و معنوی، آموزش و پرورش ، پژوهش، احکام دینی و اجتماعی.
- بعد اقتصادی و معیشتی، کار مناسب ،مسکن و ازدواج کارکرد، مهمترین دغدغه جوانان پیشرفت اقتصادی ،داشتن سواد ،شغل و درنهایت ازدواج موفق است
اگر جوان در مراحل زندگی به تمام اینها همونطور که توقع داشته باشد برسد؛
جامعه پیشرفت میکند.
آمار طلاق پایین میآید.
نسل جوان خوب تربیت میشود.
اولین گام برای رسیدن به این هدف داشتن آموزش و پرورش مناسب و با برنامه ای مدون است.
امکانات لازم برای سرگرمی و انجام فعالیتهای ورزشی فراهم باشد . ورزش غذای جسم و روح و روان است. در ساختن شخصیت جوان نقش بسزایی دارد مثل:
کانالهای تفریحی، کتابخانه، فرهنگسراها بهویژه برنامهریزیهای سالم رسانههای گروهی است.
باید از برنامههای جذاب و پرمعنا و پرمحتوا و دلگرم کننده استفاده شود. برنامه های مناسب جوان و هنرمندان را از گرایش به هنرهای مبتذل و فسادانگیز دور نگه میدارد. اگر برنامهها جذابیت نداشته باشد نسل جوان به سوی الگوهای تباه کننده و مخرب کشیده خواهد شد.
بهتر است مسائل اخلاقی و اجتماعی به صورت آسان و متناسب با حدود فهم جوان آموزش داده شود. مسائل مذهبی را متناسب با فهم جوان بیان شود .
جذاب بودن و درک بهتر مسائل ، از امتیازات توجه به چنین نکاتی است. همچنین باعث کاهش دافعه می شود.
بنابراین نظارت صحیح بر جوان در مدرسه در تربیت و پرورش او تأثیر بسزایی دارد جوانان آیندهسازان جامعه و کشور هستند بنابراین لازم است با یک برنامه جالب و مناسب جوانان را طوری بار بیاورند که دارای ارزش انسانی معنوی و اجتماعی باشد و برای جامعه مفید واقع باشد.
نقش اضطرابهای روحی در انحرافات جوانان و نوجوانان و ایجاد تهدیدات تربیتی!
طبق بررسیها و تحقیقات آماری مهمترین علت مؤثر در بزهکاری و حتی انحرافات جنسی وجود اضطراب و ناآرامی روحی است.
این اضطراب و ناآرامی از همان ابتدای کودکی تا جوانی بر روی انسان اثر گذار است.
سبک زندگی انسانها در کنار خانواده وجود مشکلات و طریقه ی برخورد با مشکلات ،بسیار در این زمینه تأثیرگذار است. میتواند مشکلاتی را بهدنبال بیاورد از جمله :
- اختلاف و ناسازگاری میان پدر و مادر
- فرزند طلاق بودن
- از هم پاشیدگی خانواده
- بدرفتاری والدین با فرزندان
- خشونت خانگی
همه این موارد جوان را بیشتر و بیشتر در دامان اینگونه انحرافات قرار میدهد.
تحقیقی که بر روی ۲۶۵۲ نفر انجام شد نشان میدهد؛
در خانوادهای که سازش پدر و مادر کمتر است، درصد انحرافات و بزهکاریها بیشتر است.
وقتی پدر و مادر در تربیت فرزند هماهنگ عمل نکنند تربیت کودک دچار انحراف شده و آینده او به خطر میافتد و شاهد انحرافات و بزهکاری نوجوانان و جوانان در جامعه خواهیم بود. عادت به خودارضایی در پسران و دوستی نامشروع دختر و پسران درنتیجهی همین علت و با هدف تسکین موقتی اضطراب و کمبودهای خود هستند.
کاهش تهدیدات تربیتی با تربیت دینی جوانان و رسیدن به آرامش روانی :
تقویت ایمان و داشتن خلوص در جوان مهمترین نقش در رفع مشکلات جوانان و نوجوانان دارد.
داشتن جوانانی که دارای ایمان دینی هستند در رفع مشکلات جامعه و کاهش نابه هنجاریها و بزهکاریها بسیار زیاد اثر گذار است.علاوهبر آن :
- اعتقادات دینی و ایمان داشتن جوانان و نوجوانان سبب رسیدن به آرامش روانی است که از ضرورت های این دوران محسوب میشود. لذا کمک فراوانی میکند و اضطراب های او را کاهش می دهد.
- آموزه های دینی در رسیدن به اهداف زندگیاش او را بسیار یاری میدهند ؛ زیرا جوان از حالت بلاتکلیفی و سردرگمی خارج شده و خط سیر فکری و عقلی او روشن است.
- اعتقاد به خدا افق دید او را از سطح مادی فراتر میبرد و ناکامیهای او در زمینه های مادی و دست نیافتن به خواستههایش او را از پا در نمیآورد.
در کل نیاز توجه به خداوند و داشتن ارتباط قلبی با او نیازی فطری و ذاتی است. اگر برآورده نشود انسان را با ناآرامی و اضطراب روبهرو میکند. لذا تربیت دینی اهمیت زیادی دارد.
آدم چنان آفریده شدهاست که جز در سایه ارتباط با خدا به آرامش قلبی نمیرسد. نوجوان و جوانهایی که اهل نماز و عبادت و ارتباط زیاد با خدا هستند درصورتیکه دچار لغزشهایی شوند با اتکا به این ارتباط منظم، راحتتر میتوانند از لغزش خود برگردند و خود را پاک سازد ازاینرو نباید از نقش نماز در تربیت در دوران نوجوانی غفلت کرد و جوانها باید به این امر واقف باشند.