حجاب چرا واجب است؟ در پاسخ به چرایی تغییر پوشش زنان جای این سؤال باقی است که اگر مساله پوشش و خودآرایی زنان در جامعه تغییر کرده، کدام یک از ساحتها و عرصههای زندگی اجتماعی و فردی ما تغییر نکرده است؟* آیا فقط مساله پوشش زنان در جامعه تغییر کرده یا موارد دیگری هم با تغییر روبه رو بوده است؟ – آیا پوشش و ذائقه و ارزشهای مردان در جامعه تغییر نکرده است؟ *آیا الگوهای معیشتی و اقتصادی و پولی ما تحول نیافته است؟ آیا اوقات فراغت و الگوی عبادت و الگوی معماری و عزاداریها و مناسک ملی-مذهبی ما تغییر نکرده است؟ تغییرات در حجاب زنان معلول است یا علت؟ آیا عوامل دیگری که در جامعه وجود دارند و دیده نمی شوند و ممکن است در عرصه نظری اهمیت بیشتری نسبت به بحث حجاب داشته باشد، تغییر نکردهاند؟ بنابراین باید مشخص شود.قبل از پاسخگویی به این سوالات مادران بایدبه این نکته دقت کنند که پوشش مادر مقابل فرزند آن بسیار مهم وتاثیر گذار بر روی شکل گیری شخصیت دختران برای داشتن عفاف وحجاب دارد.
اولاً:
سایر ساحتهای زندگی اجتماعی
و فرهنگی ما چه تغییراتی داشته
ثانیاً:
بدحجابی به عنوان معلول، در پی چه علتهای ایجاد شده است؟
ما دائماً به مسئله بدحجابی
و علت العلل بودن آن برای آسیبهای اجتماعی توجه میکنیم؛
اما باید در تحلیل اجمالی توجه کنیم
که به موازات مدرن شدن جامعه ما،
بسیاری از عرصههای حیات فردی و جمعی ما تغییر پیدا کرده که از جمله آن
مسئله حجاب و آرایش
و مدیریت بدن زنان،
شامل:
جراحی های زیبایی،
آرایش،
رژیم غذایی
و مواردی از این نوع میباشد.
بنابراین دامنه فضای عمومی تغییرات،
تحت تاثیر مدرنیته
به حوزه حجاب؛
کشیده شده
و از این رو لازم است
که علت و مسئله اصلی فهم شود
تا معلوم شود که سهم ما در دامن زدن به علت اصلی چیست.
تا بتوانیم به درک درستی از مسئله دست یابیم.
همچنین می بایست نسبت به الگوهای ذهنی و آرمانی خود نگاه انتقادی داشته باشیم.
آیا تمام آن چیزی که در جامعه وجود دارد
و مورد اعتراض قرار میگیرد غیر ارزش است.
یا بخشی از آن را میتوان به عنوان نوعی از پوشش قابل قبول پذیرفت؟
در حقیقت، واقعیتهای اجتماعی بدحجابی،
معلول و برآمده از دگرگونیهایی است
که در شرایط زیست افراد به ویژه زنان در دنیای مدرن ایجاد شده است.
تغییراتی که ناخواسته نبوده
و ناشی از برنامه ریزیها و سیاست گذاریهای کلان بوده است.
برای فهم دقیق
از آنچه به عنوان بدحجابی زنان
از آن نام برده میشود
عوامل زیر دخیل است:
نقش مهاجرت و گسترش شهرنشینی
مصرف تظاهری
غلبه فرهنگ جهانی با محوریت رسانه
عوامل عینی یا سخت افزاری تغییرات اجتماعی
فرهنگ فردگرایی و فردگرا شدن جوامع.
نقش مهاجرت و گسترش شهرنشینی :
وضعیت پوشش در ایران متاثر از مدرنیته در جامعه ایرانی است.
یکی از مولفه های مدرنیته در ایران
و در تمام دنیا مهاجرت و گسترش شهرنشینی است.
در شهرهای کوچک افراد شناخت کمی از یکدیگر دارند
و به دلیل میراثهای فرهنگی اجتماعی، کنترل و نظارت درون بعد است.
به این معنا که هر فرد خود را نسبت به دیگران ناظر و مراقب میبیند
از طرف دیگر خود را در برابر نظارت
و مراقبت دیگران میبیند.
به همین دلیل تلاش میکند تا معیارهای جامعه را رعایت کنند.
افراد یکدیگر و پیشینه فرهنگی اعتقادی و خانواده و خویشان یکدیگر را میشناسند
و به ارزشهای یکدیگر احترام میگذارند.
در چنین جامعهای، این که فرد از چه خانوادهای است.
و متعلق به چه قومیت و مذهبی میباشدمورد توجه قرار میگیرد.
با توجه به شناخت عمیق افراد از هم
بر اساس معیارهای ظاهری چون ظاهر
و نوع پوشش نسبت به یکدیگر قضاوت نمی کنند.
اگر فرد فقیری، لباس گرانقیمتی در مراسمی بپوشد مورد توجه قرار نمیگیرد
و چه بسا این اتفاق، اعتراض طنزوارانه دیگران را نیز برمیانگیزد.
اگر ظاهر فرد در روستا و شهر کوچک با متن زندگی فرد سازگار نباشد نه تنها مصرف ظاهری فرد عمل مثبتی تلقی نمیشود
بلکه منفی نیز به حساب میآید
چرا که شناختها عمیق و تاریخی هستند.
اما در شهرهای بزرگ واقعیتهای متفاوتی وجود دارد. بسیاری از افراد در شهرها مهاجرند
یا به دلیل بزرگی شهرها مواجهه روزانه آدمها با بستگانشان به حداقل میرسد.
در شهرهای بزرگ مواجه انسانها با یکدیگر ظاهری و
سطحی است نه عمیق و مستمر؛
در شهرهای بزرگ عشیره، مذهب و قومیت شخص مورد توجه نیست
و فرد خود را در برابر این مقولات و واقعیات مسئول و مورد نظارت و قضاوت نمی داند.
آنچه در شهر مهم است فردیت فرد است آن هم بسیار ظاهری و سطحی؛
در حضور چند ساعته در یک مهمانی و مراسم، تمام شناخت از فرد، شناخت در لحظه و برداشتی است که فقط از شناخت فردی و ظاهری ریشه میگیرد.
لحظه کنونی وضعیت فرد مهم است
و نه گذشته و آینده او؛
در شهرهای بزرگ ظاهر
، مانور و نمایش ظاهر اهمیت مییابد
و عمق شخصیتی،
عمق اقتصادی
و فرهنگی
دیده نمیشود.
زمانیکه جوان دانشجو وارد فضای تکثر
و تنوع فرهنگی میشود در چنین فضایی میل به تساهل و تسامح افزایش می یابد.
رفتارهای تند و رادیکال در هر فضای متکثر فرهنگی جای خود را به رفتارهای نرمتر میدهد.
حساسیتهای ارزشی و اصولی نرمتر میشود
و جای خود را به تدریج به امور منعطفتر میدهد.
از این رو فرد جذب فرهنگهای دیگر میشود.
این فضا مخصوصا در سنین جوانی برای فرد جذابتر میباشد.
بنابراین مهاجرت سبب میشود که هنجارهای اولیه فرد به تدریج جایگاه و اهمیت خود را از دست بدهد.
با توجه به آنچه گفته شد
مشخص میشود
که در تحولات مختلف از جمله بحث حجاب میبایست مسئله شهرنشینی و مهاجرت به طور جدی مورد توجه باشد.
با بروز این تحولات اجتماعی
و تغییر در مناسبات فرهنگی
و ارزشی،
حجاب نیز به عنوان وجه نمادین ارزشهای مقبول در نزد افراد، متاثر از این تحولات شده
و با تغییراتی همراه میشود.
مصرف تظاهری :
مصرف تظاهری یعنی مصرفی که برای تمایز بخشیدن فرد در مقایسه با دیگران اتفاق میافتد
و پایگاه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی افراد را به رخ یکدیگر میکشد.
این فرهنگ تظاهری در کلان شهرها رواج پیدا می کند. افراد هم، تنوعات آرایش و حجاب را می بینند
و هم به نمایش میگذارند.
چون مصرف تظاهری و این نمایش و مانور میتواند در جامعه برای فرد امتیاز تلقی شود، افراد از این مسئله استقبال میکنند
و دائم به آن دامن میزنند.
پیش از این اشاره شد که در شهرهای بزرگ،
مرجعیتهای گذشته
مانند:
خانواده،
قومیت،
خرده فرهنگها
و دین
کمرنگتر شدهاند.
و مواجهه افراد با هم در سطح ظاهری و کوتاه مدت است.
چون ارتباطات فرد به طور معمول از سنخ برخوردهای بسیار کوتاه، زودگذر و کمعمق است.
و برای افراد در چنین برخوردهای کمعمق و گذرایی امکان شناخت و آشنایی به منظور تاثیرگذاری بر دیگران و ابراز تمایز و تفاوت وجود ندارد.
مصرف خودنمایانه،
تنها راه تاثیرگذاری بر سایرین است.
تا در همان برخورد کوتاه،
احساس احترام نسبت به فرد در طرف مقابل برانگیخته شود.
در واقع، برداشت افراد از یکدیگر بر اساس عوامل ظاهری شکل میگیرد.
شان و منزلت
در کلان شهرها بسته
به میزان مصرف
وقدرت نمایشی افراد
در استفاده از کالاهای لوکس و گرانقیمت سنجیده می شود.
بنابراین گاهی افرادی که دارای پایگاه اجتماعی بالایی نیستند،
تلاش میکنند تا خود را در پایگاه بالاتری نشان دهند؛
چرا که دیگران راهی به شناخت حقیقت وضعیت زندگی و معیشت آنها ندارد
و بر اساس مسائل ظاهری در مورد آنها قضاوت میکنند. اگر در گذشته استفاده از ابزار لوکس و تزئینی گران قیمت مخصوص طبقه خاصی از افراد جامعه بود،
امروز در خانههای عموم مردم این کالا ها قابل مشاهده است.
یکی از حوزههایی که مصرف تظاهری در آن خود را نشان می دهد
حوزه حجاب و آرایش زنان است.
داشتن زنان زیبا با آرایش خاص تظاهر میشود.
بسیار مشاهده شده که
در کلانشهرها زنان خواسته همسرانشان را دلیل بدحجابی میدانند،
به این معنا آنچه در گذشته نقطه حساسیت مردان بود
امروز به مایه مباهات
و افتخار بدل شده است.
زیبایی زنان و نوع حجاب زنان برای تصاحب موقعیت یا منزلت اجتماعی تصور میشود.
زنان خود در جامعه مدرن، کنشگران فعال هستند،
در عرصههای مختلف حضور دارند،
با افراد مختلف تعامل دارند و در مسائل اجتماعی،
خدماتی و عام المنفعه فعال می باشند.
بخشی از این که زنان در جامعه
بتوانند مورد پذیرش
واقع شوند به این برمی گردد که به لحاظ مصرف تظاهری و تجملی در سطح بالایی باشند.
حتی ممکن است در صورت پوشیدن لباس با مد بالاتر در سلسله مراتب اداری با زنان، تعامل بهتری صورت بگیرد. از این رو زنان به سمت پوششهای جدید و مدرن و استفاده از آرایشهای تند و با جلوه بیشتر تمایل دارند.
برخی از کارمندان زن بیان میکنند که در سلسله نظام اداری وقتی از پوششهای:
متنوع تر،
رنگهای شاد تر،
آرایش و لباسهای گران قیمت استفاده میکنند
به شیوههای متفاوتتر و با تکریم بیشتری با زنان برخورد می شود.
همه این موارد می تواند گویای عمق مسئله تظاهری باشد.
نویسنده :استاد محمد تقی کرمی قهی از موسسه پژوهشی مطالعات زنان و خانواده🖋️